معنی pressure suit به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

American: ˈpreʃərˈsuːt British: ˈpreʃəsuːt

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

(هوانوردی و فضانوردی) لباس مخصوص حضور در ارتفاعات زیاد، لباس‌ غیر تحت فشار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- If the pressure suit fails, you die.

- اگه لباس مخصوص حضور در ارتفاعات زیاد از کار بیفته، می‌میری.

- standard pressure suit

- لباس غیر تحت فشار استاندارد

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد pressure suit

noun space suit

Synonyms: aircraft suit, anti-G suit, G suit, pressure suit, spacecraft suit

ارجاع به لغت pressure suit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «pressure suit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pressure-suit

لغات نزدیک pressure suit

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار