با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Pressure-cook

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive
    در زودپز پختن
    • - I love to pressure-cook my vegetables because it helps them retain their nutrients and flavors.
    • - دوست دارم سبزیجاتم را در زودپز بپزم زیرا کمک می‌کند که مواد مغذی و طعم آن‌ها حفظ شود.
    • - She decided to pressure-cook the chicken.
    • - تصمیم گرفت مرغ را در زودپز بپزد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت pressure-cook

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pressure-cook» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pressure-cook

لغات نزدیک pressure-cook

پیشنهاد بهبود معانی