فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Prosthodontics

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    پزشکی پروتز دندان، پروتزدرمانی، پروستودنتیکس (شاخه‌ای از دندان‌پزشکی که به بازسازی و جایگزینی دندان‌ها و بافت‌های دهانی آسیب‌دیده می‌پردازد) link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی پزشکی

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - Prosthodontics is one of the nine recognized dental specialties.
    - پروتز دندان یکی از ۹ تخصص رسمی شناخته‌شده در دندان‌پزشکی است.
    - She decided to specialize in prosthodontics after finishing dental school.
    - پس‌از تحصیلات دانشکده‌ی دندان‌پزشکی، تصمیم گرفت که در زمینه‌ی پروتزدرمانی تخصص بگیرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد prosthodontics

    1. noun the branch of dentistry dealing with the replacement of teeth and related mouth or jaw structures by artificial devices
      Synonyms:
      prosthodontia

    ارجاع به لغت prosthodontics

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «prosthodontics» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/prosthodontics

    لغات نزدیک prosthodontics

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه