با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Puccoon

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun
    رجوع شود به: gromwell

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    noun
    رجوع شود به: bloodroot
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد puccoon

    1. noun Perennial woodland native of North America having a red root and red sap and bearing a solitary lobed leaf and white flower in early spring and having acrid emetic properties; rootstock used as a stimulant and expectorant
      Synonyms: bloodroot, redroot, tetterwort, sanguinaria-canadensis
    2. noun Perennial plant of eastern North America having hairy foliage yielding a red or yellow pigment
      Synonyms: Lithospermum caroliniense

    ارجاع به لغت puccoon

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «puccoon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/puccoon

    لغات نزدیک puccoon

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی