فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Put On One's Thinking Cap

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • idiom
    درباره‌ی چیزی دقیقاً اندیشیدن، کلاه خود را قاضی کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت put on one's thinking cap

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «put on one's thinking cap» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/put-on-ones-thinking-cap

لغات نزدیک put on one's thinking cap

پیشنهاد بهبود معانی