آخرین به‌روزرسانی:

Redeploy

ˌriːdɪˈplɔɪ ˌriːdɪˈplɔɪ

گذشته‌ی ساده:

redeployed

شکل سوم:

redeployed

سوم‌شخص مفرد:

redeploys

وجه وصفی حال:

redeploying

معنی

adverb

از منطقه‌ای به منطقه دیگر اعزام داشتن، نقل و انتقال دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت redeploy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «redeploy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/redeploy

لغات نزدیک redeploy

پیشنهاد بهبود معانی