با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Rocking Horse

ˈrɑːkɪŋˈhɔːrs ˈrɒkɪŋhɔːs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
کودکانه (اسباب‌بازی) اسب گهواره‌ای، اسب جنبان، جنبانک
- The children played on the rocking horse in the corner of the room.
- بچه‌ها روی اسب گهواره‌ای گوشه‌ی اتاق بازی می‌کردند.
- The antique rocking horse in the toy store was priced at a high value.
- اسب گهواره‌ای عتیقه در فروشگاه اسباب‌بازی قیمت بالایی داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت rocking horse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rocking horse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rocking-horse

لغات نزدیک rocking horse

پیشنهاد بهبود معانی