فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Rudder

ˈrʌdər ˈrʌdə

شکل جمع:

rudders

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

سکان (کشتی)

The captain skillfully turned the rudder, causing the ship to change course.

کاپیتان به‌طرز ماهرانه‌ای سکان را چرخاند و باعث شد کشتی تغییر مسیر دهد.

A sturdy rudder is essential for maintaining control of a large vessel.

سکان محکم برای حفظ کنترل کشتی بزرگ ضروری است.

noun countable

سکان (عمودی) (در هواپیما)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

The pilot adjusted the rudder.

خلبان سکان را تنظیم کرد.

As the wind changed directions, the rudder swiftly responded.

با تغییر جهت باد، سکان به‌سرعت واکنش نشان داد.

noun countable

مجازی سکان، وسیله‌ی هدایت

The strong leadership of the CEO serves as the rudder.

رهبری قوی مدیرعامل به عنوان سکان عمل می‌کند.

Effective time management acts as the rudder that allows us to prioritize tasks.

مدیریت مؤثر زمان به عنوان وسیله‌ی هدایت عمل می‌کند که به ما امکان می‌دهد وظایف را اولویت‌بندی کنیم.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت rudder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rudder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rudder

لغات نزدیک rudder

پیشنهاد بهبود معانی