۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Saleswoman

ˈseɪlzˌwʊmən ˈseɪlzˌwʊmən
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    saleswomen

معنی

B1
بانوی فروشنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد saleswoman

  1. noun one who sells
    Synonyms:
    seller salesman salesperson salesclerk clerk saleslady salesgirl shopgirl counter-girl vender vendeuse (French)

ارجاع به لغت saleswoman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «saleswoman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/saleswoman

لغات نزدیک saleswoman

پیشنهاد بهبود معانی