با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Samoyed

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun adjective
    (هر یک از بومیان شمال سیبری) سموید
  • noun adjective
    زبان سموید (از زبان‌های Uralic)
  • noun adjective
    سگ سورتمه‌کش سیبری
  • noun adjective
    وابسته به سمویدها و زبان آنها (Samoyedic هم می‌گویند)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد samoyed

  1. noun The Uralic languages spoken by the Samoyed in northwestern Siberia
    Synonyms: samoyedic
  2. noun Siberian breed of white or cream-colored dog of the spitz family
    Synonyms: samoyede

ارجاع به لغت samoyed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «samoyed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/samoyed

لغات نزدیک samoyed

پیشنهاد بهبود معانی