با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Self-induced

ˈselfˌɪnˈduːst selfɪnˈdjuːst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    خودوادارشده، خودواداشته (به‌وجودآورده‌شده توسط خود شخص)
    • - Her anxiety was self-induced.
    • - دلواپسی او خودوادارشده بود.
    • - The patient's injuries were a result of self-induced harm.
    • - جراحات بیمار در نتیجه‌ی آسیب خودواداشته بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت self-induced

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «self-induced» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/self-induced

لغات نزدیک self-induced

پیشنهاد بهبود معانی