خودوادارشده، خودواداشته (بهوجودآوردهشده توسط خود شخص)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her anxiety was self-induced.
دلواپسی او خودوادارشده بود.
The patient's injuries were a result of self-induced harm.
جراحات بیمار در نتیجهی آسیب خودواداشته بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «self-induced» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/self-induced