فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Self-loading

American: ˈselfˈləʊdɪŋ British: ˈselfˈləʊdɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
(سلاح) فشنگ‌گذار به‌طور‌خودکار، خودپر‌کن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد self-loading

  1. adjective (of firearms) capable of automatic loading and firing continuously
    Synonyms:
    semiautomatic autoloading

ارجاع به لغت self-loading

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «self-loading» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/self-loading

لغات نزدیک self-loading

پیشنهاد بهبود معانی