فروختن داستان خود (به رسانه ها)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She decided to sell her story to a tabloid newspaper.
او تصمیم گرفت داستان خود را به یک روزنامه عامه پسند بفروشد.
He sold his story to a film producer.
او داستانش را به یک تهیه کننده فیلم فروخت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sell your story» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sell-your-story