فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sheikh

ʃiːk ʃeɪk

توضیحات:

همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: sheik

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

شیخ (عنوانی عربی که به بزرگ قوم و قبیله و یا رهبر سیاسی و نیز اعیان دین و مدرسان و علما اشاره می‌کند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The sheikh of the tribe was highly respected among his people.

شیخ قبیله در میان مردمش بسیار مورداحترام بود.

The sheikh's authority was unquestionable.

اقتدار شیخ بی‌چون‌وچرا و انکارناپذیر بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the sheik's palace

قصر شیخ

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sheikh

  1. noun The leader of an Arab village or family
    Synonyms:
    sheik Arab chief tribal sheik tribal sheikh

ارجاع به لغت sheikh

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sheikh» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sheikh

لغات نزدیک sheikh

پیشنهاد بهبود معانی