با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Shoo-in

    ˈʃuːɪn ʃuːɪn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable informal
    برنده‌ی مسلم (تیم و شخص و غیره)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - He was a shoo-in for the position, with his impressive qualifications and prior experience.
    - او با صلاحیت‌های چشمگیر و تجربه‌ی قبلی‌اش، برای این موقعیت شغلی برنده‌ی مسلم بود.
    - The movie was a shoo-in for the Best Picture category at the Oscars.
    - این فیلم در بخش بهترین فیلم در جایزه‌ی اسکار برنده‌ی مسلم بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد shoo-in

    1. noun A competitor regarded as the most likely winner
      Synonyms: favorite, runaway, blowout, romp, laugher, walkaway

    ارجاع به لغت shoo-in

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «shoo-in» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shoo-in

    لغات نزدیک shoo-in

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی