آخرین به‌روزرسانی:

Sixteen

ˌsɪkˈstiːn ˌsɪkˈstiːn

شکل جمع:

sixteens

معنی

noun adjective A1

شانزده، شماره شانزده، شانزدهمین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sixteen

  1. noun the cardinal number that is the sum of fifteen and one
    Synonyms:
    16 xvi
  1. adjective being one more than fifteen
    Synonyms:
    16 xvi

ارجاع به لغت sixteen

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sixteen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sixteen

لغات نزدیک sixteen

پیشنهاد بهبود معانی