Slather

ˈslæðər ˈslæðə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    slathered
  • شکل سوم:

    slathered
  • سوم‌شخص مفرد:

    slathers
  • وجه وصفی حال:

    slathering

معنی

noun verb - transitive
مقدار زیاد، مقدار فراوان، بیش از اندازه، خیلی پخش کردن، به‌طور افراط مصرف کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت slather

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «slather» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/slather

لغات نزدیک slather

پیشنهاد بهبود معانی