آخرین به‌روزرسانی:

Spanner

ˈspænər ˈspænə

شکل جمع:

spanners

معنی

noun

اچار، مهره‌پیچ، مهره‌گشا، بست، بندقیقاجی، میله الصاقی، گلنگدن، وجب‌کننده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spanner

  1. noun a tool with jaws for gripping and twisting
    Synonyms:
    wrench

ارجاع به لغت spanner

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spanner» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spanner

لغات نزدیک spanner

پیشنهاد بهبود معانی