امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Springer

ˈsprɪŋər ˈsprɪŋə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سگ اسپرینگر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد springer

  1. noun The lowest stone in an arch -- from which it springs
    Synonyms:
    impost
  1. noun A cow about to give birth
    Synonyms:
    springing cow
  1. noun A large spaniel with wavy silky coat usually black or liver and white
    Synonyms:
    springer-spaniel

ارجاع به لغت springer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «springer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/springer

لغات نزدیک springer

پیشنهاد بهبود معانی