Sticktight

American: ˈstɪkˌtaɪt British: ˈstɪkˌtaɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
خارچسبنده، چسبنده (مثل کنه)، آدم سمج و مزاحم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sticktight

  1. noun Any of several plants of the genus Bidens having yellow flowers and prickly fruits that cling to fur and clothing
    Synonyms: bur-marigold, burr marigold, beggar-ticks, beggar's-ticks
  2. noun Parasitic on especially the heads of chickens
    Synonyms: sticktight flea, Echidnophaga gallinacea

ارجاع به لغت sticktight

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sticktight» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sticktight

پیشنهاد بهبود معانی