امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Swedish

ˈswiːdɪʃ ˈswiːdɪʃ ˈswiːdɪʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
سوئدی، اهل سوئد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد swedish

  1. adjective
    Synonyms: from Sweden, from the far north, from the northland, north-germanic, scandinavian, norse, from the land of Svea, from Svealand

Collocations

ارجاع به لغت swedish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «swedish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/swedish

لغات نزدیک swedish

پیشنهاد بهبود معانی