Systems Analysis

American: ˈsɪstəmzəˈnæləsəs British: ˈsɪstəmzəˈnæləsɪs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
تحلیل سیستم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد systems analysis

  1. noun analysis of whole project
    Synonyms: feedback system engineering, system engineering, systems theory

Collocations

ارجاع به لغت systems analysis

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «systems analysis» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/systems analysis

لغات نزدیک systems analysis

پیشنهاد بهبود معانی