امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Taiwan

    ˌtaɪˈwɑːn ˌtaɪˈwɑːn
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    پایتخت:‌ تایپه

    ملیت: تایوانی

    مخفف: TW

    معنی

    noun
    taiwan, تایوان
    کشور تایوان link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کشور

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد taiwan

    1. noun An island in southeastern Asia 100 miles off the coast of mainland China in the South China Sea
      Synonyms:
      formosa
    1. noun A government on the island of Taiwan established in 1949 by Chiang Kai-shek after the conquest of mainland China by the Communists led by Mao Zedong
      Synonyms:
      china Nationalist China republic-of-china

    ارجاع به لغت taiwan

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «taiwan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/taiwan

    لغات نزدیک taiwan

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return