فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Tarmac

ˈtɑːrmæk ˈtɑːmæk

گذشته‌ی ساده:

tarmaced

شکل سوم:

tarmaced

سوم‌شخص مفرد:

tarmacs

وجه وصفی حال:

tarmacing

معنی

noun

( tarmacadam ) جاده آسفالته دارای سنگ‌فرش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tarmac

  1. noun a paved surface having compressed layers of broken rocks held together with tar
    Synonyms:
    macadam tarmacadam
  1. verb surface with macadam
    Synonyms:
    macadamize macadamise

ارجاع به لغت tarmac

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tarmac» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tarmac

لغات نزدیک tarmac

پیشنهاد بهبود معانی