امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Teleconference

ˈteləˌkɑːnfərns ˈteliˌkɒnfrəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

noun verb - intransitive
(گردهمایی چند نفر از راه تلویزیون و غیره) کنفرانس از راه دور، هم‌نشست دور‌برد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun verb - intransitive
(از راه دور) مذاکره کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد teleconference

  1. noun A conference of people who are in different locations that is made possible by the use of such telecommunications equipment as closed-circuit television
    Synonyms:
    teleconferencing

ارجاع به لغت teleconference

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «teleconference» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/teleconference

لغات نزدیک teleconference

پیشنهاد بهبود معانی