آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ شهریور ۱۴۰۴

    Telecommuting

    teləkəˈmjuːtɪŋ ˌtelikəˈmjuːtɪŋ

    معنی telecommuting

    noun

    (کار در منزل توسط کامپیوتر و غیره به‌جای کار در اداره) آگه‌رسانی، دو‌رکاری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد telecommuting

    1. noun employment at home while communicating with the workplace by phone or fax or modem
      Synonyms:
      teleworking

    سوال‌های رایج telecommuting

    معنی telecommuting به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی telecommuting در زبان فارسی به «کار از راه دور» یا «دورکاری» ترجمه می‌شود.

    «Telecommuting» به شیوه‌ای از کار اشاره دارد که در آن فرد بدون حضور فیزیکی در محل کار اصلی، وظایف خود را از طریق فناوری‌های ارتباطی انجام می‌دهد. این واژه ترکیبی از tele- به معنای «از راه دور» و commuting به معنای «رفت‌وآمد به محل کار» است و به‌طور خاص برای توصیف فعالیت‌های کاری استفاده می‌شود که نیازی به حضور فیزیکی در دفتر یا محیط کاری ندارد. برای مثال، جمله‌ی Many employees prefer telecommuting because it saves time and travel costs به معنای «بسیاری از کارمندان دورکاری را ترجیح می‌دهند زیرا در زمان و هزینه رفت‌وآمد صرفه‌جویی می‌کند» است.

    مزایای telecommuting بسیار گسترده است و شامل افزایش انعطاف‌پذیری، کاهش فشارهای رفت‌وآمد، افزایش بهره‌وری و تعادل بهتر بین زندگی کاری و شخصی می‌شود. در بسیاری از صنایع و شرکت‌ها، این شیوه‌ی کار به ویژه پس از بحران‌های جهانی مانند پاندمی‌ها، به یک راهکار مؤثر و محبوب تبدیل شده است. استفاده از فناوری‌های ارتباطی مانند ایمیل، تماس ویدئویی، نرم‌افزارهای مدیریت پروژه و فضای ابری، امکان انجام موثر و سازمان‌یافته‌ی وظایف را از هر مکانی فراهم می‌آورد.

    از نظر اجتماعی و روانشناسی، telecommuting تأثیرات مهمی دارد. این نوع کار می‌تواند باعث کاهش استرس مرتبط با رفت‌وآمد، افزایش رضایت شغلی و انعطاف در مدیریت زمان شود. با این حال، گاهی نیز می‌تواند باعث احساس انزوا، کاهش تعاملات اجتماعی و چالش در مدیریت تیم‌ها گردد. بنابراین، موفقیت در دورکاری نیازمند مهارت‌های خودمدیریتی، ارتباط مؤثر و توانایی حفظ انگیزه شخصی است.

    از منظر زبان‌شناسی، «telecommuting» یک اسم است که حالت انتزاعی دارد و به مفهوم شیوه‌ی کاری اشاره می‌کند. این واژه به طور گسترده در متون مدیریتی، فناوری اطلاعات، اقتصاد و منابع انسانی به کار می‌رود و نشان‌دهنده‌ی تغییرات ساختاری در محیط‌های کاری مدرن است. در مکالمات روزمره نیز، اصطلاحاتی مانند remote work یا working from home به عنوان معادل‌های نزدیک آن استفاده می‌شوند، اما telecommuting تأکید بیشتری بر مفهوم رفت‌وآمد و جایگزینی آن با فناوری دارد.

    telecommuting نمایانگر تحول در شیوه‌های کاری و استفاده‌ی هوشمندانه از فناوری‌های ارتباطی است. این واژه نشان می‌دهد که با مدیریت درست و ابزارهای مناسب، افراد می‌توانند بدون محدودیت مکانی به وظایف خود عمل کرده و بهره‌وری و رضایت شغلی خود را افزایش دهند. یادگیری و درک مفهوم «telecommuting» برای زبان‌آموزان و حرفه‌ای‌ها اهمیت دارد زیرا این نوع کار در دنیای مدرن و بازار کار امروزی به شکل فزاینده‌ای رایج شده است.

    ارجاع به لغت telecommuting

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «telecommuting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/telecommuting

    لغات نزدیک telecommuting

    • - telecommunications
    • - telecommute
    • - telecommuting
    • - teleconference
    • - telecontrol
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    forever forgive and forget formality former fortitude fortuitous fortunately fountain of youth four hundred frederick fresh air Friday fungible furthermore futuristic معذب اسطوخدوس قلک غفلت کردن غافل شدن لب مطلب مشکل تانک الم‌شنگه عسکری آروغ آقا اسطرلاب جناغ سینه طاقدیس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.