امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Telecommuting

teləkəˈmjuːtɪŋ ˌtelikəˈmjuːtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
(کار در منزل توسط کامپیوتر و غیره به‌جای کار در اداره) آگه‌رسانی، دو‌رکاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد telecommuting

  1. noun Employment at home while communicating with the workplace by phone or fax or modem
    Synonyms: teleworking

ارجاع به لغت telecommuting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «telecommuting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/telecommuting

لغات نزدیک telecommuting

پیشنهاد بهبود معانی