آخرین به‌روزرسانی:

Telecommute

ˈtel.ə.kə.mjuːt ˌtel.ɪ.kəˈmjuːt

گذشته‌ی ساده:

telecommuted

شکل سوم:

telecommuted

سوم‌شخص مفرد:

telecommutes

وجه وصفی حال:

telecommuting

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - intransitive

دورکاری کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He telecommutes three days a week to spend more time with his family.

او سه روز در هفته را دورکاری می‌کند تا زمان بیشتری را با خانواده‌ی خود بگذراند.

I prefer to telecommute on Fridays to avoid the rush hour traffic.

من ترجیح می‌دهم جمعه‌ها دورکاری کنم تا به ترافیک ساعات شلوغی نخورم.

پیشنهاد بهبود معانی

سوال‌های رایج telecommute

گذشته‌ی ساده telecommute چی میشه؟

گذشته‌ی ساده telecommute در زبان انگلیسی telecommuted است.

شکل سوم telecommute چی میشه؟

شکل سوم telecommute در زبان انگلیسی telecommuted است.

وجه وصفی حال telecommute چی میشه؟

وجه وصفی حال telecommute در زبان انگلیسی telecommuting است.

سوم‌شخص مفرد telecommute چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد telecommute در زبان انگلیسی telecommutes است.

ارجاع به لغت telecommute

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «telecommute» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/telecommute

لغات نزدیک telecommute

پیشنهاد بهبود معانی