فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Throw A Sickie
معنی و نمونه‌جمله‌ها
collocation
به دروغ مرخصی گرفتن (به بهانه مریضی)
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالوکیشن‌های کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He threw a sickie to go to the beach.
او به دروغ مرخصی گرفت تا به ساحل برود.
Many employees throw sickies on Mondays.
بسیاری از کارمندان دوشنبه ها به دروغ مرخصی می گیرند.
ارجاع به لغت throw a sickie
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «throw a sickie» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/throw-a-sickie
لغات نزدیک throw a sickie
- - throw a monkey wrench into (something)
- - throw a party
- - throw a sickie
- - throw a tantrum
- - throw a wrench into (something)