فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Titanium
taɪˈteɪniəm
taɪˈteɪniəm
معنی و نمونه‌جمله‌ها
noun
uncountable
شیمی عنصر شیمیایی تیتانیم، عنصر تیتانیم
لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The aerospace industry relies heavily on titanium for aircraft components.
صنعت هوافضا برای قطعات هواپیما به‌شدت به تیتانیم متکی است.
Titanium is resistant to corrosion and is often used in medical implants.
تیتانیم در برابر خوردگی مقاوم است و اغلب در ایمپلنت‌های پزشکی استفاده می‌شود.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
Titanium is known for its exceptional strength and low density.
تیتانیم به‌دلیل استحکام استثنایی و چگالی کم خود شناخته می‌شود.
مترادف و متضاد titanium
-
noun a light strong grey lustrous corrosion-resistant metallic element used in strong lightweight alloys (as for airplane parts); the main sources are rutile and ilmenite
ارجاع به لغت titanium
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «titanium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/titanium
لغات نزدیک titanium
- - titaniferous
- - titanism
- - titanium
- - titanium dioxide
- - titanomachy