فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Traffick

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • ( traffic =) شدوآمد، آمدوشد، رفت‌وآمد، عبو ومرور، وسائط نقلیه، داد‌وستد ارتباط، کسب، کالا، مخابره، آمدوشد کردن، تردد کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت traffick

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «traffick» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/traffick

لغات نزدیک traffick

پیشنهاد بهبود معانی