فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Triable

ˈtraɪəbəl ˈtraɪəbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • آزمایش‌کردنی، آزمودنی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد triable

  1. adjective Subject to legal proceedings
    Synonyms: actionable, prosecutable, litigable

ارجاع به لغت triable

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «triable» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/triable

لغات نزدیک triable

پیشنهاد بهبود معانی