فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Triton

ˈtraɪtən ˈtraɪtən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun
    (هسته‌ی اتم تریتیم tritium که دارای یک پروتون و دو نوترون است و در واکنش‌های اتمی کاربرد دارد) تریتن
  • noun
    (اسطوره‌ی یونان) تریتن (یکی از خدایان دریا که بالاتنه‌ی مرد و پایین‌تنه‌ی ماهی دارد)
  • noun
    (یکی از دو ماه سیارهی نپتون) تریتن
  • noun
    (T کوچک - جانورشناسی) صدف تریتن ( تیره‌ی Cymatiidae)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد triton

  1. noun Small usually bright-colored semiaquatic salamanders of North America and Europe and northern Asia
    Synonyms: newt

ارجاع به لغت triton

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «triton» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/triton

لغات نزدیک triton

پیشنهاد بهبود معانی