امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tussaud

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

مادام توسو (مجسمه‌ساز از موم - زاده‌ی سوئیس)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tussaud

  1. noun French modeler (resident in England after 1802) who made wax death masks of prominent victims of the French Revolution and toured Britain with her wax models; in 1835 she opened a permanent waxworks exhibition in London (1761-1850)
    Synonyms:
    Marie Tussaud Madame Tussaud Marie Grosholtz

ارجاع به لغت tussaud

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tussaud» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tussaud

لغات نزدیک tussaud

پیشنهاد بهبود معانی