کاملاً خسته ، به شدت خسته ، از پا افتاده
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالوکیشنهای کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
After the marathon, she was utterly exhausted.
بعد از ماراتن، او کاملاً خسته (از پا افتاده) بود.
I worked all night and I'm utterly exhausted.
تمام شب را کار کردم و به شدت خسته هستم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «utterly exhausted» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/utterly-exhausted