گذشتهی ساده:
vaxxedشکل سوم:
vaxxedسومشخص مفرد:
vaxxesوجه وصفی حال:
vaxxingشکل جمع:
vaxxesشکل نوشتاری دیگر این لغت: vax
vaxx در معنای اول مخفف لغت vaccine و در معنای دوم مخفف لغت vaccination است.
همچنین میتوان از vaxed بهجای vaxxed، از vaxing بهجای vaxxing و از vaxes بهجای vaxxes استفاده کرد.
پزشکی واکسن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی پزشکی
Older people are offered the flu vax each winter.
به افراد مسن پیشنهاد میشود در فصل زمستان واکسن آنفلوانزا تزریق کنند.
The new vaxx has shown promising results in clinical trials.
واکسن جدید نتایج امیدوارکنندهای را در آزمایشات بالینی نشان داده است.
پزشکی واکسیناسیون
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
vax clinics
کلینیکهای واکسیناسیون
The vaxx has proven effective in reducing hospitalizations during the outbreak.
واکسیناسیون در کاهش بستری شدن در بیمارستان در طول شیوع، موثر بوده است.
واکسن زدن، واکسینه کردن
the decision to vax a large population
تصمیم برای واکسینه کردن یک جمعیت زیاد
I need to vax my dog.
باید سگمان را واکسینه کنم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «vaxx» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vaxx