امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Walkway

    ˈwɑːkweɪ ˈwɔːkweɪ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    پیاده‌راه، گذرگاه عابر پیاده (به‌ویژه مسیری که برای پیاده‌روی در بالای سطح زمین ساخته شده است)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - The walkway was wide and well-lit.
    - پیاده‌راه عریض و پرنور بود.
    - The walkway was crowded with people during the festival.
    - گذرگاه عابر پیاده در طول جشنواره مملو از جمعیت بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد walkway

    1. noun A path set aside for walking
      Synonyms: walk, paseo

    ارجاع به لغت walkway

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «walkway» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/walkway

    لغات نزدیک walkway

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند