در آب خیساندن، در آب خیس کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The chef water-soaked the vegetables.
سرآشپز سبزیجات را در آب خیساند.
She carefully water-soaked her houseplants to ensure they received enough hydration.
او گیاهان خانگی خود را با دقت در آب خیس کرد تا اطمینان حاصل کند که آب کافی دریافت کردهاند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «water-soak» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/water-soak