۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Whey

weɪ weɪ

شکل جمع:

wheys

معنی

noun

کشک، آب پنیر، پنیر آب، شیر چرخ کرده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد whey

  1. noun the serum or watery part of milk that is separated from the curd in making cheese
    Synonyms:
    milk whey

سوال‌های رایج whey

شکل جمع whey چی میشه؟

شکل جمع whey در زبان انگلیسی wheys است.

ارجاع به لغت whey

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whey» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/whey

لغات نزدیک whey

پیشنهاد بهبود معانی