فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Windshield

ˈwɪndʃiːld ˈwɪndʃiːld
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun countable B1
    (آمریکا) شیشه جلو اتومبیل
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد windshield

  1. noun Transparent screen (as of glass) to protect occupants of a vehicle
    Synonyms: windscreen, windscreen (British), protection against the wind, wrap-around

Collocations

ارجاع به لغت windshield

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «windshield» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/windshield

لغات نزدیک windshield

پیشنهاد بهبود معانی