امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Zig

    American: ˈzɪɡ British: ziɡ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      zigged

    • شکل سوم:

      zigged

    • سوم‌شخص مفرد:

      zigs

    • وجه وصفی حال:

      zigging

    • شکل جمع:

      zigs

    معنی

    adjective
    یکی ازخطوط زوایا یا دوره‌ای کج‌ومعوج گلدوزی (درمقابل zag )، یکی از دو خط کج

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد zig

    1. noun An angular shape characterized by sharp turns in alternating directions
      Synonyms: zigzag, zag

    ارجاع به لغت zig

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «zig» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/zig

    لغات نزدیک zig

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel