آخرین به‌روزرسانی:
اشپیل به انگلیسی
معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
تیغه‌ای فلزی که برای محکم نگه داشتن مهره به کار می‌رود
فونتیک فارسی
eshpil
اسم
مکانیک split pin, cotter pin, pin
اشپیل کهنه
worn-out cotter pin
باید برای لولای ورودی اشپیل جدید بخرم.
I need to buy a new cotter pin for the hinge on my gate.
تخم ماهی، خاویار
فونتیک فارسی
eshpil
اسم
caviar, caviare, fish egg
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سوپ اشپیل طعم لذیذی دارد.
The fish egg soup has a savory flavor.
اشپیل بافت و طعم خاصی دارد.
The fish egg has a unique texture and taste.
ارجاع به لغت اشپیل
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «اشپیل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اشپیل