فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

بیت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • (کامپیوتر) کوچکترین واحد اطلاعاتی
  • فونتیک فارسی

    bit
  • اسم
    bit
    • - رمزارزها از جمله بیت کوین

    • - cryptocurrencies such as bitcoin
    • - مکان بیت

    • - bit position
  • واحد شعر عروضی
  • فونتیک فارسی

    beyt
  • اسم
    couplet
    • - شعرش را با بیتی هم‌قافیه تمام کرد.

    • - She ended her poem with a rhyming couplet.
    • - بیتی مرثیه‌مانند

    • - an elegiac couplet
  • خانه و خانواده
  • فونتیک فارسی

    beyt
  • اسم
    home, family, homestead
    • - بیت قدیمی

    • - the old homestead
    • - او می‌خواهد با بیتش وقت بیشتری سپری کند.

    • - He wants to spend more time with his family.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد بیت

ارجاع به لغت بیت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بیت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بیت

لغات نزدیک بیت

پیشنهاد بهبود معانی