nearly, almost, more or less, around, near, approximately, about, rather, nigh, well-nigh, circa, some, round, close, roughly, virtually
اهرم به ما کمک میکند تا تقریبا هر چیزی را بلند کنیم.
Leverage enables us to lift almost anything.
تقریبا صفر
almost nil
ساعت تقریبا سه است.
The approximate time is three o'clock.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «تقریبا» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تقریبا