آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

عادت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / aadat /

habit, habitude, custom, wont, use, usage, practice, inurement, rote, mannerism

habit

habitude

custom

wont

use

usage

practice

inurement

rote

mannerism

الفت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

از عادت آنان به مشروب‌خواری انتقاد کرد.

He animadverted upon their drinking habits.

عادت دارد دیر به بستر برود.

It is his custom to go to bed late.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت عادت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عادت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عادت

لغات نزدیک عادت

پیشنهاد بهبود معانی