فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

مهماندار به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

mehmaandaar

host(ess)

officer in charge of entertaining foreign visitors / atc.

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
زن

stewardess

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مهماندار

  1. مترادف:
    صاحبخانه میزبان میهماندار
    متضاد:
    مهمان

ارجاع به لغت مهماندار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مهماندار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مهماندار

لغات نزدیک مهماندار

پیشنهاد بهبود معانی