با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    میز اتو به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    میزی که روی آن لباس را اتو می‌کنند

    فونتیک فارسی

    mize otoo
    اسم
    ironing table, ironing board

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    - میز اتو با پارچه‌ی سفید تمیزی پوشیده شده و آماده‌ی استفاده بود.

    - The ironing table was covered with a clean white cloth and ready for use.

    - باید یک میز اتوی جدید بخرم چون میز اتوی قدیمی‌ام پوسیده و شل شده است.

    - I need to buy a new ironing table, as my old one has become rusty and unstable.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت میز اتو

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «میز اتو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/میز اتو

    لغات نزدیک میز اتو

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی