آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

همبسته کردن به انگلیسی

معنی‌ها

affiliate, ally, associate, bonds, conjugate, correlate, federate, integrate, interlock, knit, knot, tie, unitize

affiliate

ally

associate

bonds

conjugate

correlate

federate

integrate

interlock

knit

knot

tie

unitize

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

rejoin

rejoin

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت همبسته کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «همبسته کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/همبسته کردن

لغات نزدیک همبسته کردن

پیشنهاد بهبود معانی