ولگرد به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
ویلان
فونتیک فارسی
velgard
اسم
صفت
vagabond, rover, wanderer, gadabout, hobo, tramp, bum, streetwalker, homeless, itinerant, wandering
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- سگ ولگرد
- a tramp dog
- هنرمند ولگرد از شهری به شهری دیگر سیر می‌کرد.
- The vagabond artist roamed from town to town.
مترادف و متضاد ولگرد
- بی‌سروپا، بیکار، بیکاره، ولو، هرزه‌گرد، هرزه، هرزه‌پا
ارجاع به لغت ولگرد
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «ولگرد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ولگرد
لغات نزدیک ولگرد
- - ولکانیزه کردن
- - ولکرو
- - ولگرد
- - ولگرد در کرانه های گرمسیر
- - ولگرد و خوشگذران