به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

آبشار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • جایی که آب رودخانه از بالا به پایین می‌ریزد
  • فونتیک فارسی

    aabshaar
  • اسم
    waterfall, cataract, fall, cascade, sault
    • - بن‌مایه‌ی محبوب بسیاری از نقاشان، درخت و آبشار است.

    • - Trees and waterfalls are a favorite theme for many painters.
    • - آبشار پر سر و صدا

    • - a sonorous waterfall
  • ضربه‌ی سریع و محکم برای حمله
  • فونتیک فارسی

    aabshaar
  • اسم
    ورزش spike
    • - توپ را به زمین حریف آبشار زد.

    • - He spiked the ball into the opponent's court.
    • - آبشارزن

    • - spiker
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت آبشار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آبشار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آبشار

لغات نزدیک آبشار

پیشنهاد بهبود معانی