فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

آبنما به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • منظره‌ی دریا و غیره
  • فونتیک فارسی

    aabnamaa
  • اسم
    seascape, waterscape
    • - آبنمای خط ساحلی خیره‌کننده بود.

    • - The seascape of the shoreline was breathtaking.
    • - ساحل آبنمایی زیبا داشت.

    • - The beach had a beautiful waterscape.
  • سرچشمه
  • فونتیک فارسی

    aabnamaa
  • اسم
    source of spring, the main well of a qanat
    • - آبنما یک شگفتی طبیعی بود.

    • - The source of spring was a natural wonder.
    • - روستا به آبنمایش معروف بود.

    • - The village was known for its source of spring.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت آبنما

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آبنما» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آبنما

لغات نزدیک آبنما

پیشنهاد بهبود معانی